اندیشه و قلم

وبگاه شخصی حسن امجدیان

اندیشه و قلم

وبگاه شخصی حسن امجدیان

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

پیرامون فلسفه تشکیل و ضرورت‌های ایجابی کمیته‌های فرعی شورای عالی امنیت ملی دو رویکرد عمده در فضای حاکم بر شورای بازنگری قانون اساسی وجود داشته است؛ یکی بحث جامع‌نگری در اتخاذ تصمیمات و دیگری بحث تخصص‌گرایی بوده است. ظاهراً عمده ترین دلیل وجودی آنها، مشخصه تخصص‌گرایی است که می‌تواند برای آینده کشور برایند مفیدی داشته باشد. این شوراها می بایست تجارب و پیش بینی‌های خود را به شورای عالی امنیت ملی ارائه نمایند تا با نگاهی جامع آنها را رد یا تایید نماید.


ذکر نام یا عدم ذکر نام شوراهای فرعی در اصل 176 قانون اساسی هر دو محل تامل می‌باشد، نگرش نخست بر این باور است که تمامی شوراهایی که به نحوی ضرورت تاسیس‌شان در آینده نیز محتمل است در متن اصلی قید گردند. نگرش دوم بر آن است که صلاحیت شورا در تعیین شوراهای فرعی به فراخور نیاز آینده لحاظ گردد. با توجه به اینکه متن اصل 176 قانون اساسی اشعار می‌دارد که «شورای عالی امنیت ملی به تناسب وظایف خود شوراهای فرعی از قبیل شورای دفاع و شورای امنیت کشور تشکیل می دهد»، گویی قصد مقنن تنها تاسیس دو شورای مذکور نبوده، بلکه برداشت از متن اصل آن است که شورای عالی امنیت ملی می تواند شوراهای فرعی دیگری نیز تشکیل دهد چرا که با ذکر عبارت «از قبیل» در متن اصلی، گویی تنها در مقام تمثیل، دو شورای امنیت و دفاع را ذکر می‌کند و به نوعی اختیار ضمنی جهت تاسیس شوراهای دیگر را برای شورای عالی امنیت ملی مفروض داشته است. در حال حاضر شورای عالی امنیت ملی، ‌غیر از «شورای امنیت کشور» و «شورای هماهنگی اطلاعات کشور» دارای هیچ شورای فرعی دیگری نیست،‌ که دلایل این موضوع قابل بررسی است.


در خصوص شوراهای فرعی مقرر در اصل 176 قانون اساسی، دوگانگی وجود دارد. اصل تشکیل این شوراهای فرعی به عهده شورای عالی امنیت ملی است در حالی که تصویب حدود وظایف و اختیارات آنها وظیفه مجلس شورای اسلامی دانسته شده است، در حالی که صحیح‌تر آن بود که یک مرجع عهده‌دار هر دو مسئولیت باشد و بهتر همان بود که همان مرجعی که موجِد آن شورا است، ‌تعیین‌کننده حدود وظایف و اختیارات آن نیز باشد. نکته جالب توجه اینکه تاکنون هیچ قانونی در مجلس شورای اسلامی در خصوص شوراهای فرعی شورای عالی امنیت ملی به تصویب نرسیده است. مویدی دیگر بر این بیان، این که «شورای امنیت کشور» که ریاست آن بر اساس قانون راجع به تعیین وظایف و تشکیلات شورای امنیت کشور مصوب سال 1362 به وزیر کشور محول شده است، همچنان دارای فعالیت بوده و ارتباط آن با شورای عالی امنیت ملی روشن نیست، که این خود یکی از ابهامات و محرز کننده دوگانگی پیش گفته می‌باشد.


بنظر می رسد که مجلس نمی‌تواند فلسفه ضرورت و احکام شوراهای فرعی شورای عالی امنیت ملی را تشخیص بدهد. در واقع شوراهای فرعی همچون کمیسیون‌های داخلی دولت و مجلس شورای اسلامی هستند که خود دولت و مجلس می‌بایست به تشکیل آنها اقدام نمایند و لذا ضرورتی ندارد که وظایف و اختیارات این شوراهای فرعی به تصویب مجلس برسد. همچنان که طبق نظرات شورای نگهبان، مجلس نمی‌تواند ابتکار تشکیل شوراهای فرعی شورای عالی امنیت ملی را داشته باشد،[1] به عنوان مثال شورای نگهبان تشکیل شورای مرز در طرح «تقویت مرزبانی جمهوری اسلامی ایران» را مغایر با اهداف تاسیس شورای عالی امنیت ملی در صدر اصل 176 عنوان نمود، لذا تشکیل این شوراها می‌بایست توسط خود شورای عالی امنیت ملی صورت پذیرد و تنها تعیین حدود وظایف و اختیارات این شوراهای فرعی بر اساس ذیل اصل 176 قانون اساسی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی قرار دارد. بنابراین مجلس نمی‌تواند راساً یک شورای فرعی برای شورای عالی امنیت ملی تعریف کرده و یا تشکیل دهد. در واقع ابتکار عمل تشکیل شوراهای فرعی در حیطه جواز قانونگذار اساسی در خود اصل 176 قانون اساسی به شورای عالی امنیت ملی واگذار شده است.


نکته قابل تامل اینکه تاکنون حدود 26 سال از بازنگری قانون اساسی می‌گذرد و شوراهای فرعی شورای عالی امنیت ملی به نحو رسمی و قانونی دایر نشده‌اند و این نشان از عدم پیش‌بینی و درایت در قانونگذاری است. این از جمله ایرادها و آسیب‌های قانونگذار اساسی است که دقت کافی را در واگذاری تصویب حدود وظایف و اختیارات شوراهای فرعی به مجلس شورای اسلامی را مبذول نداشته است. چرایی تشکیل نشدن شورای دفاع مقرر در اصل 176 قانون اساسی نیز شاهد دیگری است بر متروک شدن این اصل، زیرا ساختاربندی نامناسب این اصل باعث کنارگذاشته شدن محتوای آن شده است.

«هر گونه استفاده و بازنشر این متن منوط به ذکر ماخذ است.»



[1] نظریه شماره  5858/21/78 مورخ 30/09/1378  شورای نگهبان در خصوص لایحه برنامه سوم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/9/1378 مجلس شورای اسلامی و نظریه شماره 38627/30/89 مورخ 19/3/1389 شورای نگهبان در خصوص طرح تقویت مرزبانی جمهوری اسلامی ایران مصوب 2/12/1388 مجلس شورای اسلامی.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۶ ، ۱۰:۵۰
حسن امجدیان


بر اساس ماده (۵۳) قانون برنامه پنجم توسعه دولت مکلف شده بود یک یا چند وزارتخانه را به نحوی در یکدیگر ادغام کند که تا پایان سال دوم برنامه، تعداد وزارتخانه‌ها از ۲۱ به ۱۷ کاهش یابد. بنابراین در سال ۱۳۹۰ بود که ادغام چند وزارتخانه کلید خورد.


در راستای اجرای قانون برنامه پنجم توسعه و کوچک‌سازی دولت، در خردادماه ۱۳۹۰ با رای مجلس و تایید شورای نگهبان، وزارت «راه و ترابری» با وزارت «مسکن و شهرسازی» ادغام شده و وزارت «راه و شهرسازی» را تشکیل دادند، حتی در مرحله‌ای مصوب شد که وزارت راه و ترابری، مسکن و شهرسازی و ارتباطات و فناوری اطلاعات با یکدیگر ادغام شده و وزارت «امور زیربنایی و ارتباطات» را تشکیل دهند که در نهایت مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت. همچنین وزارت «صنعت، معدن و تجارت» در سال ۱۳۹۰ و با تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان از ادغام دو وزارت «صنایع و معادن» و «بازرگانی» تشکیل شد. این در حالی است که پیش‌تر و در سال ۱۳۸۹ از ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان وزارتخانه‌ای جدید تحت عنوان «وزارت ورزش و جوانان» تشکیل شده بود.


حال بر اساس لایحه اصلاح بخشی از ساختار دولت، پیشنهاد گردیده است که وزارت راه و ترابری از وزارت مسکن و شهرسازی- وزرات صنایع و معادن از وزات بازرگانی و سازمان ملی جوانان از وزارت ورزش و جوانان تفکیک گردد.


 

نکات حقوقی:

1- ماده 28 قانون برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران بیان می‌دارد: «در راستای اصلاح نظام اداری، موضوع صرفه‌جویی در هزینه‌های عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی‌سازی اندازه دولت و حذف دستگاههای موازی و غیرضرور و هزینه‌های زاید، اقدامات زیر انجام می‌شود: الف- کاهش حجم، اندازه و ساختار مجموع دستگاههای اجرائی به‌استثنای مدارس دولتی در طول اجرای قانون برنامه، ‌حداقل به میزان پانزده‌درصد(15%) نسبت به وضع موجود (حداقل پنج‌درصد(5%) در پایان سال دوم) از طریق واگذاری واحدهای عملیاتی، خرید خدمات و مشارکت با بخش غیردولتی با اولویت تعاونی‌ها، حذف واحدهای غیرضرور، کاهش سطوح مدیریت، کاهش پستهای سازمانی، انحلال و ادغام سازمان‌ها و مؤسسات و واگذاری برخی از وظایف دستگاههای اجرائی به شهرداری‌ها و دهیاری‌ها و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با تصویب شورای‌عالی اداری


تبصره- انحلال، انتزاع و ادغام مؤسساتی که به موجب قانون تأسیس شده است، صرفاً با تصویب مجلس شورای اسلامی امکان‌پذیر می‌باشد...»


 همان‌گونه که در قانون برنامه ششم توسعه تاکید شده است،‌ کوچک سازی دولت در راستای چابک سازی آن مورد نظر قانونگذار بوده است،‌ بنابراین هرگونه طرحی که بر خلاف اقتضای نظر قانونگذار پیشنهاد گردد، با قانون برنامه در تعارض خواهد بود.


 2- بند 16 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بیان می دارد:‌ «صرفه‌جویی در هزینه‌های عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی‌سازی اندازه دولت و حذف دستگاه‌های موازی و غیرضرور و هزینه‌های زاید.» بنابراین لایحه فوق که منجر به افزایش هزینه های عمومی گردیده و دستگاه‌های موازی نیز حذف نگردیده است، ‌مغایر سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی قلمداد می‌گردد.

3- حسب اینکه تفکیک وزارتخانه ها در نهایت باعث افزایش هزینه‌های کشور گردیده و صرف ارائه لایحه از سوی دولت طریق پیش‌بینی هزینه ها محسوب نمی‌شود. لذا دولت موظف است که طریق تامین هزینه‌ها را به صورت دقیق و منجر مشخص نماید و الّا احاله آن به بودجه کشور، مغایر اصل 75 قانون اساسی است.  در عین حال که از لحاظ بودجه‌ای نیز در حال حاضر هر یک از وزارتخانه‌ها خاصه سه وزارتخانه مطرح شده برای تفکیک دارای ردیف بودجه‌ای مشخص و تعیین شده در بودجه ۱۳۹۶ هستند که اگر طرح مورد نظر با موافقت مجلس همراه شود باید در حجمی دیگر بر بودجه موجود افزوده شود زیرا که بنظر می رسد که منابع موجود پیش‌بینی شده، کفاف وزارتخانه‌های جدید را نمی‌دهد.

4- در لایحه مزبور، شخصیت حقوقی سازمان ملی جوانان واجد ‌ابهام می‌باشد. عبارت «شخصیت حقوقی مستقل و وابسته به ریاست جمهوری» از این حیث مبهم می باشد. مضافاً اینکه مشخص نیست که اساسنامه این سازمان می‌بایست به تصویب کدام مرجع برسد؟ حسب اهمیت تبیین شفاف تشکیلات، ارکان و شرح وظایف و اختیارات دقیق سازمان، ضروری است که این موارد به صورت منجز در قانون یا اساسنامه مشخص گردد.


 5- با تفکیک وزارت بازگانی و وزارت صنعت و معدن از یکدیگر، تمامی احکام مندرج در قوانین و مقررات پیشین دارای اعتبار حقوقی خواهد بود. از آنجا که بسیاری از وظایف وزارت بازرگانی از قوانین و مقررات قبل از انقلاب می باشد، از حیث مطابقت با شرع و قانون اساسی محل ابهام اساسی است.


در پایان لازم به ذکر است؛ در حالی که به موجب قوانین و اسناد بالادستی موضوع کاهش حجم دولت، ادغام، انحلال و صرفه‌جویی هزینه‌ها مطرح است که با تفکیک وزارتخانه‌ها به طور حتم در مواردی همچون ایجاد ساختمان و امکانات جدید، وزیر، مدیران و کارکنان نیز باید هزینه‌های تازه‌ای به دولت تحمیل شود و بار مالی خاص خود را به همراه دارد، آنهم در شرایطی که توسعه هریک به ویژه نیروی انسانی خلاف ضوابط نظام اداری بوده و عاملی برای بزرگ شدن هر چه بیشتر دولت محسوب خواهد شد، لایحه دولت قابل دفاع نمی‌باشد.

«هر گونه استفاده و بازنشر این متن منوط به ذکر ماخذ است.»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۱:۴۲
حسن امجدیان